کتاب قانون شفا اثر کاترین پاندر نشر روشنگران و مطالعات زنان
کتاب اثر مرکب ( آغاز جهشی در زندگی،موفقیت و درآمد شما) اثر دارن هاردی نشر نگاه نوین
کتاب بهترین سال زندگی تو اثر دارن هاردی نشر نگاه نوین
کتاب عظمت خود را دریابید اثر وین دایر نشر هامون
کتاب استادان بسیار زندگی های بسیار اثر دکتر برایان ال. وایس نشر صبح صادق
کتاب شادمانی انتخاب شماست! اثر جان للند نشر بذر خرد
کتاب راز اثر راندا برن نشر لیوسا
کتاب بی شعوری 3 ( راه حلی نیست) اثر دکتر خاویر کرمنت نشر خانه هنر ادبیات
کتاب ذن (هنر ساده زیستن) اثر شون میو ماسه یو نشر ثالث
کتاب ایگو و اید (من و نهاد) زیگموند فروید اثر جو آن ریویر نشر پندار تابان
کتاب بلوغ اثر اوشو نشر فردوس
کتاب زن اثر اشو نشر فردوس
کتاب آواز سکوت اثر اشو نشر هومن
کتاب چرا من مسیحی نیستم (برتراند راسل) اثر پل ادواردز نشر علم
کتاب متفکران بزرگ اثر آلن دوباتن نشر کتابسرای نیک
کتاب چگونه با همکاران خود کنار بیاییم اثر آلن دوباتن نشر کتاب سرای نیک
کتاب خرد خاص و جذاب بودن اثر ژان شینودا بولن نشر بنیاد فرهنگ زندگی
کتاب آیین سخنرانی اثر دیل کارنگی نشر علم
کتاب چگونه در هر موقعیتی انتخاب درست داشته باشیم اثر کلی کوزو نشر بنیاد فرهنگ زندگی
کتاب آیین زندگی اثر دیل کارنگی نشر علم
به نام خدا سایت شی مارکت
روانشناسی در تاریخچهٔ کوتاه خود، به گونههای متفاوتی تعریف شدهاست. اولین دسته از روانشناسان، حوزه کار خود را «مطالعه فعالیت ذهنی» میدانستند. با توسعه رفتارگرایی در آغاز قرن حاضر و تأکید آن بر مطالعه انحصاری پدیدههای قابل اندازهگیری عینی، روانشناسی به عنوان «بررسی رفتار» تعریف شد. این تعریف، معمولاً، هم شامل مطالعه رفتار حیوانها بود و هم رفتار آدمیان، با این فرضها که:
- اطلاعات حاصل از آزمایش با حیوانها قابل تعمیم به آدمیان است.
- رفتار حیوانها بهخودیخود، شایان توجهاست.
از سال ۱۹۳۰ تا ۱۹۶۰ در بسیاری از کتابهای درسی روانشناسی، همین تعریف ارائه میشد؛ اما با توسعهٔ روانشناسی پدیدارشناختی و روانشناسی شناختی، بار دیگر به تعریف قبلی رسیدهایم و در حال حاضر در تعاریف روانشناسی هم به «رفتار» اشارهمیشود و هم به «فرایندهای ذهنی». روانشناسی را میتوان چنین تعریف کرد: مطالعه علمی رفتار و فرایندهای روانی. این تعریف، هم توجه روانشناسی را به مطالعه عینی رفتار قابل مشاهده آشکار میسازد و هم به فهم و درک فرایندهای ذهنی که مستقیماً قابل مشاهده نیستند و بر اساس دادههای رفتاری و عصب-زیستشناختی قابل استنباط هستند، عنایت دارد
اخیراً مشکلات سلامت روان، بیشتر شده یا اینکه بشر بیشتر به آن، توجه کردهاست.
رسیدن به آرامش و اطمینان و دوری از افسردگی و اضطراب، از اساسیترین نیازهای سرِشتی انسان و از دیرباز، جزو مسائل اساسی بشر بودهاست. همین مسئله، موجب شده تا در ادیان و آیینهای کهن بشری، ضمن تشریح علل آرامش روحی و روانی، راهکارهایی برای پاسخ به این نیاز اساسی بشر ارائه شود. از سویی دیگر، بهداشت و سلامت روانی، یکی از نیازهای اجتماعی نیز هست؛ چراکه عملکرد مطلوب جامعه، مستلزم برخورداری از کسانی است که از نظر سلامت و بهداشت روانی در وضعیت مطلوبی قرار داشته باشند.
روانشناسی، تشریحکننده تلاشهای توصیفکننده هوشیاری، رفتار و تأثیرات متقابل اجتماعی میباشد. منظور ابتدائی روانشناسی تجربی، توضیح تجربه و رفتار انسان به همان صورتی که رخ میدهد بود. در حدود بیست سال گذشته، روانشناسی به بررسی ارتباط هوشیاری و مغز یا دستگاه عصبی پرداخت. هنوز مشخص نیست اینها به چه صورتهایی با هم در ارتباط هستند؛ آیا هوشیاری تعیینکننده وضعیت مغز است یا وضعیت مغز، تعیینکننده هوشیاری است یا اینکه هر دو اینها روشهای خاص خود را دارند؟ احتمالاً برای فهم این ارتباطات میباید ابتدا با تعاریف «هوشیاری» و «وضعیت مغز» آشنا گردید یا اینکه آیا هوشیاری، نوعی «وهم و خیال» پیچیدهاست که هیچ ارتباطی با فرایندهای عصبی ندارد؟ فهم عملکرد مغز نیز بهصورتی فزاینده در تئوری و تمرین روانشناسی خصوصاً در بخشهایی مانند هوش مصنوعی، روانشناسی شناخت اعصاب و علوم شناختگرای اعصاب داخل شدهاست.
روانشناسی دانش ذهن و رفتار است و پدیدههای هوشیار و ناهوشیار و همچنین احساسات و افکار را مطالعه میکند.
یک بالینگر یا محقق حرفه ای که در این رشته مشارکت دارد روانشناس نامیده میشود و میتواند به عنوان یک دانشگر در حوزههای اجتماعی، رفتاری یا شناختی طبقهبندی شود. برخی از روانشناسان سعی در درک نقش عملکردهای ذهنی در رفتارهای فردی و اجتماعی دارند. برخی دیگر فرایندهای فیزیولوژیکی و بیولوژیکی را که زمینهساز عملکردها و رفتارهای شناختی است، کشف میکنند.
روانشناسان رفتار و فرایندهای ذهنی، از جمله ادراک، شناخت، توجه، احساسات، هوش، تجربیات ذهنی، انگیزه، عملکرد مغز و شخصیت را کاوش میکنند. روابط بین فردی، تاب آوری روانشناختی، تاب آوری خانواده و سایر زمینههای روانشناسی اجتماعی هم از زمینههای مورد علاقه روانشناسان است. روان شناسان محقق از روشهای تجربی برای استنتاج روابط علی و همبستگی بین متغیرهای روانی-اجتماعی استفاده میکنند. برخی، اما نه همه، روانشناسان بالینی و مشاوره ای از تفاسیر نمادین استفاده میکنند.