کتاب شما انتخاب می کنید اثر جان سی مکسول نشر پیکان
کتاب شاد باشید 100راهنمایی برای داشتن احساس خوب اثر جین گارتن نشر پیکان
کتاب هفت عادت مردمان موثر اثر استفاون کاوی نشر پیکان
کتاب چشم دل بگشا اثر کاترین پاندر نشر پیکان
کتاب جادوی کلام اثر صدیقه حاجی مرادی خانی نشر پیکان
کتاب شفای زندگی اثر لوئیز ال هی نشر پیکان
کتاب زنان شیفته اثر رابین نوروود نشر پیکان
کتاب دوران شیرین نامزدی اثر ابوالقاسم حسنی نشر نور الزهرا
کتاب روانشناسی کمال اثر دوآن شولتس نشر پیکان
کتاب راهنمای تربیت فرزندان اثر هیم جی گینات نشر پیکان
کتاب اصول اخلاقیات اثر جان سی مکسول نشر پیکان
کتاب اصول مشاوره اثر جان سی مکسول نشر پیکان
کتاب موفقیت استثنایی واعتماد به نفس اثر نوئل ان بتن نشر پیکان
کتاب بلوغ در پسران اثر الهام آرام نیا و شمس الدین حسینی نشر پیکان
کتاب جدال الفاظ اثر الیزابت مپستون نشر پیکان
کتاب ترک عادت (ده قدم تا تغییر زندگی ) اثر پت کوهن نشر پیکان
کتاب اصول موفقیت اثر جان سی مکسول نشر پیکان
کتاب معجزه گر خاموش اثر رضا حیات الغیب نشر سخنوران
کتاب هنر آرزو اثر باربارا شر و آنی گاتلیب نشر پیکان
کتاب راهنمای درمان افسردگی اثر مری الن کوپلند نشر پیکان
کتاب قوانین زندگی خوب اثر برایان داج و متیو رادی نشر پیکان
کتاب ذهن آگاه در زندگی روزمره اثر یان جوزن بیز نشر پیکان
کتاب همه آن چه می توانی باشی اثر جان سی مکسول نشر البرز
کتاب ده فرمان اثر کاترین کاردینال نشر پیکان
کتاب بازیافتن عشق زناشویی اثر میرا کرشنبام نشر پیکان
کتاب نگرش اثر گذار اثر جان سی مکسول نشر پیکان
کتاب استعداد هرگز کافی نیست اثر جان سی مکسول نشر پیکان
کتاب پرورش رهبر درون اثر جان سی مکسول نشر پیکان
کتاب آیا هر ارتباطی ارتباط است اثر جان سی مکسول نشر پیکان
کتاب این کتاب شما را موفق می کند اثر جو اسمار نشر پیکان
کتاب مبانی رهبری برای مدیران اثر جان سی مکسول نشر پیکان
کتاب بچه ها بهشتی هستند اثر جان گری نشر البرز
به نام خدا سایت شی مارکت
روانشناسی در تاریخچهٔ کوتاه خود، به گونههای متفاوتی تعریف شدهاست. اولین دسته از روانشناسان، حوزه کار خود را «مطالعه فعالیت ذهنی» میدانستند. با توسعه رفتارگرایی در آغاز قرن حاضر و تأکید آن بر مطالعه انحصاری پدیدههای قابل اندازهگیری عینی، روانشناسی به عنوان «بررسی رفتار» تعریف شد. این تعریف، معمولاً، هم شامل مطالعه رفتار حیوانها بود و هم رفتار آدمیان، با این فرضها که:
- اطلاعات حاصل از آزمایش با حیوانها قابل تعمیم به آدمیان است.
- رفتار حیوانها بهخودیخود، شایان توجهاست.
از سال ۱۹۳۰ تا ۱۹۶۰ در بسیاری از کتابهای درسی روانشناسی، همین تعریف ارائه میشد؛ اما با توسعهٔ روانشناسی پدیدارشناختی و روانشناسی شناختی، بار دیگر به تعریف قبلی رسیدهایم و در حال حاضر در تعاریف روانشناسی هم به «رفتار» اشارهمیشود و هم به «فرایندهای ذهنی». روانشناسی را میتوان چنین تعریف کرد: مطالعه علمی رفتار و فرایندهای روانی. این تعریف، هم توجه روانشناسی را به مطالعه عینی رفتار قابل مشاهده آشکار میسازد و هم به فهم و درک فرایندهای ذهنی که مستقیماً قابل مشاهده نیستند و بر اساس دادههای رفتاری و عصب-زیستشناختی قابل استنباط هستند، عنایت دارد
اخیراً مشکلات سلامت روان، بیشتر شده یا اینکه بشر بیشتر به آن، توجه کردهاست.
رسیدن به آرامش و اطمینان و دوری از افسردگی و اضطراب، از اساسیترین نیازهای سرِشتی انسان و از دیرباز، جزو مسائل اساسی بشر بودهاست. همین مسئله، موجب شده تا در ادیان و آیینهای کهن بشری، ضمن تشریح علل آرامش روحی و روانی، راهکارهایی برای پاسخ به این نیاز اساسی بشر ارائه شود. از سویی دیگر، بهداشت و سلامت روانی، یکی از نیازهای اجتماعی نیز هست؛ چراکه عملکرد مطلوب جامعه، مستلزم برخورداری از کسانی است که از نظر سلامت و بهداشت روانی در وضعیت مطلوبی قرار داشته باشند.
روانشناسی، تشریحکننده تلاشهای توصیفکننده هوشیاری، رفتار و تأثیرات متقابل اجتماعی میباشد. منظور ابتدائی روانشناسی تجربی، توضیح تجربه و رفتار انسان به همان صورتی که رخ میدهد بود. در حدود بیست سال گذشته، روانشناسی به بررسی ارتباط هوشیاری و مغز یا دستگاه عصبی پرداخت. هنوز مشخص نیست اینها به چه صورتهایی با هم در ارتباط هستند؛ آیا هوشیاری تعیینکننده وضعیت مغز است یا وضعیت مغز، تعیینکننده هوشیاری است یا اینکه هر دو اینها روشهای خاص خود را دارند؟ احتمالاً برای فهم این ارتباطات میباید ابتدا با تعاریف «هوشیاری» و «وضعیت مغز» آشنا گردید یا اینکه آیا هوشیاری، نوعی «وهم و خیال» پیچیدهاست که هیچ ارتباطی با فرایندهای عصبی ندارد؟ فهم عملکرد مغز نیز بهصورتی فزاینده در تئوری و تمرین روانشناسی خصوصاً در بخشهایی مانند هوش مصنوعی، روانشناسی شناخت اعصاب و علوم شناختگرای اعصاب داخل شدهاست.
روانشناسی دانش ذهن و رفتار است و پدیدههای هوشیار و ناهوشیار و همچنین احساسات و افکار را مطالعه میکند.
یک بالینگر یا محقق حرفه ای که در این رشته مشارکت دارد روانشناس نامیده میشود و میتواند به عنوان یک دانشگر در حوزههای اجتماعی، رفتاری یا شناختی طبقهبندی شود. برخی از روانشناسان سعی در درک نقش عملکردهای ذهنی در رفتارهای فردی و اجتماعی دارند. برخی دیگر فرایندهای فیزیولوژیکی و بیولوژیکی را که زمینهساز عملکردها و رفتارهای شناختی است، کشف میکنند.
روانشناسان رفتار و فرایندهای ذهنی، از جمله ادراک، شناخت، توجه، احساسات، هوش، تجربیات ذهنی، انگیزه، عملکرد مغز و شخصیت را کاوش میکنند. روابط بین فردی، تاب آوری روانشناختی، تاب آوری خانواده و سایر زمینههای روانشناسی اجتماعی هم از زمینههای مورد علاقه روانشناسان است. روان شناسان محقق از روشهای تجربی برای استنتاج روابط علی و همبستگی بین متغیرهای روانی-اجتماعی استفاده میکنند. برخی، اما نه همه، روانشناسان بالینی و مشاوره ای از تفاسیر نمادین استفاده میکنند.