کتاب قورباغه را قورت بده اثر برایان تریسی نشر نگاه نوین
کتاب مخلوقات یک روز اثر اروین د یالوم نشر پندار تابان
کتاب رفتار منصفانه اثر ایو رادسکی اثر ایورادسکی نشر بذر خرد
کتاب انسان خردمند اثر یووال نوح هراری نشر فرهنگ نشر نو
کتاب حکایت آن که قورباغه اش را قورت داد اثر مسعود لعلی نشر بخشایش
کتاب شما عظیم تر از آنی که هستید که می اندیشید (الماس های خودباوری)اثر مسعود لعلی نشر بهار سبز
کتاب هنر عشق ورزیدن اثر اریک فروم نشر تمدن علمی
کتاب رهایی از زندان ذهن اثر کاترین سوکر و متیو مک کی نشر شمشاد
کتاب قدرت سکوت ذهن اثر رایان هالیدی نشر گوتنبرگ
کتاب جهان هولوگرافیک اثر مایکل تالبوت نشر هرمس
کتاب ایچی گو ایچی یه اثر هکتور گارسیا و فرانچسک میرالس نشر بذر خرد
کتاب مدل های ذهنی بی نظیر اثر شین پریش - ریانون بوبین نشر پندار تابان
کتاب رهبری دلیرانه ثار برنه براون نشر آموزه
کتاب روان شناسی عزت نفس اثر ناتانیل براندن نشر نخستین
کتاب زبان بدن اثر آلن و باربارا پیز نشر خلاق
کتاب زندگی تاب آورانه اثر برنه براون نشر آموزه
کتاب زنانی که با گرگها می دوند اثر کلاریسا پینکو لا استس نشر پیکان
کتاب خاطرات واطلاعات نادرست اثر جیم کری ،دانا واچون نشر تاو
کتاب پیگیر اخبار نباشید اثر رولف دوبلی نشر چشمه
کتاب قدرت و شکوه زن در کلام امام ورهبری اثر علیرضا پناهیان نشر بیان معنوی
کتاب وقتی نیچه گریست اثر اروین د. یالوم نشر قطره
کتاب عشق ویرانگر اثر دکتر براد جانسون-دکتر کلی موری نشر کتیبه پارسی
کتاب ترک آسان سیگار به روش آلن کار اثر آلن کار نشر کتیبه پارسی
کتاب زندگی خود را طراحی کنید اثر بیل برنت-دیو اوانز نشر کتیبه پارسی
کتاب قوی سیاه اثر نسیم نیکلاس طالب نشر کتیبه پارسی
به نام خدا سایت شی مارکت
روانشناسی در تاریخچهٔ کوتاه خود، به گونههای متفاوتی تعریف شدهاست. اولین دسته از روانشناسان، حوزه کار خود را «مطالعه فعالیت ذهنی» میدانستند. با توسعه رفتارگرایی در آغاز قرن حاضر و تأکید آن بر مطالعه انحصاری پدیدههای قابل اندازهگیری عینی، روانشناسی به عنوان «بررسی رفتار» تعریف شد. این تعریف، معمولاً، هم شامل مطالعه رفتار حیوانها بود و هم رفتار آدمیان، با این فرضها که:
- اطلاعات حاصل از آزمایش با حیوانها قابل تعمیم به آدمیان است.
- رفتار حیوانها بهخودیخود، شایان توجهاست.
از سال ۱۹۳۰ تا ۱۹۶۰ در بسیاری از کتابهای درسی روانشناسی، همین تعریف ارائه میشد؛ اما با توسعهٔ روانشناسی پدیدارشناختی و روانشناسی شناختی، بار دیگر به تعریف قبلی رسیدهایم و در حال حاضر در تعاریف روانشناسی هم به «رفتار» اشارهمیشود و هم به «فرایندهای ذهنی». روانشناسی را میتوان چنین تعریف کرد: مطالعه علمی رفتار و فرایندهای روانی. این تعریف، هم توجه روانشناسی را به مطالعه عینی رفتار قابل مشاهده آشکار میسازد و هم به فهم و درک فرایندهای ذهنی که مستقیماً قابل مشاهده نیستند و بر اساس دادههای رفتاری و عصب-زیستشناختی قابل استنباط هستند، عنایت دارد
اخیراً مشکلات سلامت روان، بیشتر شده یا اینکه بشر بیشتر به آن، توجه کردهاست.
رسیدن به آرامش و اطمینان و دوری از افسردگی و اضطراب، از اساسیترین نیازهای سرِشتی انسان و از دیرباز، جزو مسائل اساسی بشر بودهاست. همین مسئله، موجب شده تا در ادیان و آیینهای کهن بشری، ضمن تشریح علل آرامش روحی و روانی، راهکارهایی برای پاسخ به این نیاز اساسی بشر ارائه شود. از سویی دیگر، بهداشت و سلامت روانی، یکی از نیازهای اجتماعی نیز هست؛ چراکه عملکرد مطلوب جامعه، مستلزم برخورداری از کسانی است که از نظر سلامت و بهداشت روانی در وضعیت مطلوبی قرار داشته باشند.
روانشناسی، تشریحکننده تلاشهای توصیفکننده هوشیاری، رفتار و تأثیرات متقابل اجتماعی میباشد. منظور ابتدائی روانشناسی تجربی، توضیح تجربه و رفتار انسان به همان صورتی که رخ میدهد بود. در حدود بیست سال گذشته، روانشناسی به بررسی ارتباط هوشیاری و مغز یا دستگاه عصبی پرداخت. هنوز مشخص نیست اینها به چه صورتهایی با هم در ارتباط هستند؛ آیا هوشیاری تعیینکننده وضعیت مغز است یا وضعیت مغز، تعیینکننده هوشیاری است یا اینکه هر دو اینها روشهای خاص خود را دارند؟ احتمالاً برای فهم این ارتباطات میباید ابتدا با تعاریف «هوشیاری» و «وضعیت مغز» آشنا گردید یا اینکه آیا هوشیاری، نوعی «وهم و خیال» پیچیدهاست که هیچ ارتباطی با فرایندهای عصبی ندارد؟ فهم عملکرد مغز نیز بهصورتی فزاینده در تئوری و تمرین روانشناسی خصوصاً در بخشهایی مانند هوش مصنوعی، روانشناسی شناخت اعصاب و علوم شناختگرای اعصاب داخل شدهاست.
روانشناسی دانش ذهن و رفتار است و پدیدههای هوشیار و ناهوشیار و همچنین احساسات و افکار را مطالعه میکند.
یک بالینگر یا محقق حرفه ای که در این رشته مشارکت دارد روانشناس نامیده میشود و میتواند به عنوان یک دانشگر در حوزههای اجتماعی، رفتاری یا شناختی طبقهبندی شود. برخی از روانشناسان سعی در درک نقش عملکردهای ذهنی در رفتارهای فردی و اجتماعی دارند. برخی دیگر فرایندهای فیزیولوژیکی و بیولوژیکی را که زمینهساز عملکردها و رفتارهای شناختی است، کشف میکنند.
روانشناسان رفتار و فرایندهای ذهنی، از جمله ادراک، شناخت، توجه، احساسات، هوش، تجربیات ذهنی، انگیزه، عملکرد مغز و شخصیت را کاوش میکنند. روابط بین فردی، تاب آوری روانشناختی، تاب آوری خانواده و سایر زمینههای روانشناسی اجتماعی هم از زمینههای مورد علاقه روانشناسان است. روان شناسان محقق از روشهای تجربی برای استنتاج روابط علی و همبستگی بین متغیرهای روانی-اجتماعی استفاده میکنند. برخی، اما نه همه، روانشناسان بالینی و مشاوره ای از تفاسیر نمادین استفاده میکنند.