نمایش به عنوان گرید لیست
مرتب سازی بر اساس
نمایش در هر صفحه

به نام خدا                                                                                    سایت شی مارکت

تصوف، درویشی یا عرفان، طریقتی مبتنی بر آداب سلوک، جهت تزکیه نفس و اعراض از دنیا برای وصول به حق و به کمال رسیدن نفس است. تصوف در لغت به معنی پشمینه‌پوشی بوده و نسبت این جماعت به دلیل پشمینه‌ پوشی و نشانه زهد بوده‌است. تصوف بیشتر با آداب طریقت همراه است؛ در حالی که عرفان، مکتبی جامع و مطلق سلوک معنوی و اعم از تصوف است و در بعضی موارد، عرفان، سلوک "فردی" برتر دانسته شده‌ است.

به عبارتی، تصوف، روشی از سلوک باطنی است. در تعریف تصوف، نظرات مختلفی بیان شده؛ اما اصول آن بر پایه طریقه‌ای است که شناخت آفریدگار جهان، کشف حقایق آفرینش و پیوند بین انسان کامل و بشر و حقیقت از طریق سیر و سلوک عرفانی و باطنی و نه از راه استدلال عقلی، میسر است. موضوع آن، نفی خودمحوری و نیست شدن خود و پیوستن به خالق هستی است. شیوه تصوف، ورود به وادی‌های مختلف همچون پله‌های ترقی از مرحله (وادی) طلب به مراحل بالاتر ( ۷ وادی عطار ). جهت کنترل نفس و ترک علایق دنیوی و خویشتن‌داری است.

ظاهراً واژه صوفی به معنی پشمینه‌پوش در قرن دوم هجری، در برخی از سرزمین‌های اسلامی، به ویژه در میان‌رودان متداول‌شد. کسانی که در قرن دوم، صوفی خوانده می‌شدند، تشکیلات اجتماعی و مکتب و نظام فکری و عرفانی خاصی نداشتند؛ به عبارت دیگر، تشکیلات خانقاهی و رابطه مرید و مرادی و آداب و رسوم خاص صوفیه و همچنین نظام فکری و اعتقادی که جنبه نظری تصوف را تشکیل‌می‌دهد، در قرن دوم و حتی در ربع اول قرن سوم، پدید نیامده‌بود.

صوفیان در سماع

تصوف در لغت

درباره معنای لغوی کلمه تصوف اقوال، متعددی وجود دارد (بدون هیچ‌گونه ترتیب خاصی):

  • عدم اشتقاق عربی و لقب خاصی برای فرقه مخصوص - ابوالقاسم قشیری در کتاب الرسالة القشیریة
  • ریشهٔ عربی از منشأ پشم به معنای پشمینه‌پوش - ابن خلدون
  • اشتقاق از بنی صوفیه - چنانچه سمعانی احتمال داده از بنی‌صوفیه گرفته شده‌است که خدمتگزاران کعبه بوده‌اند به واسطه شباهتی که میان جماعت صوفیه با بنی‌صوفیه و آل صوفان در رفتار و کردار بوده‌است این نام بر آنان مانده‌است.
  • معرب کلمه یونانی سوفیا - بعضی نوشته‌اند که لفظ صوفی از کلمه یونانی صوفیا یا سوفیا به معنی حکمت و سوفس، به معنی حکیم دانشمند آمده و با کلمات فیلسوف به معنی دوستدار حکمت، مرکب از فیلاسوفیا و همچنین سوفسطایی از حیث اشتقاق مناسب است و لفظ تصوف هم با تئوسوفی به معنی خداشناسی یا حکمت الهی بی‌شباهت نیست هرچند این با نظر ابوریحان بیرونی هم‌سو است. ولی بنظر ادوارد براون اسم طایفه صوفیه به‌هیچ وجه با کلمه یونانی سوفوس ارتباطی‌ندارد.
  • اشتقاق از کلمه اصحاب صفه: محمد علی مؤذن خراسانی مؤلف کتاب تحفه عباسی ضمن برشمردن پنج وجه برای اشتقاق کلمه صوفی بیان می‌دارد:

صوفی اصلش صفی بوده منسوب به اصحاب صفه که جمعی بوده‌اند از فقرا وزهاد و صحابه که پیوسته در مسجد رسول اکرم …

که سه تن از آنان سلمان و ابوذر و مقداد بوده‌است و …

اصحاب صفه فرقه اول درویشانند و این طایفه علیه در ترک دنیا و زهد و سلوک و مسلک ایشان دارند و خود را بدیشان منسوب ساخته و صفی گفته‌اند.

  • اشتقاق از صفا (صفا به معنای روشنی و پاکیزگی مخالف معنای کدورت) به شکل صفایی یا صفاوی با قلب و حذف و تبدیل چنان‌که بعضی دارویش به مصافحه درویشی مخصوص خود صفا (یا صفا کردن) می‌گویند.
  • اشتقاق از صف (صف به معنی نظم و ترتیب) با این نگاه که صف و صدرنشینی و در صف اول مقربان بودن چنانچه سهروردی گفته‌است: «لانهم فی الصف الاول بین یدی‌الله عزوجل بارتفاع هممهم و اقبالهم …»
WHATSAPP
INSTAGRAM
TELEGRAM
APARAT

کلیه حقوق مادی و معنوی محفوظ است

طراحی فروشگاه اینترنتی: سیتی‌سان : citysun.ir