دسته بندی ها
کتاب حلقات انسان 250 ساله حلقه دوم نشر موسسه ایمان جهادی
کتاب سه دقیقه در قیامت نشر شهید ابراهیم هادی
کتاب سربلند نشر اثر محمدعلی جعفری شهید کاظمی
کتاب گفتگو با خدا(جلد دوم) اثر نيل دونالد والش نشر دایره
کتاب نهج البلاغه اثر نشر سپاس
کتاب 365 سیصد و شصت و پنج روز در صحبت قرآن نشر سخن
به نام خدا سایت شی مارکت
معرفی کتاب مذهبی: این روزها تنوع کتاب ها به قدری افزایش پیدا کرده است که در شما می توانید بیشترین و ارزشمند ترین کتاب ها را در زمینه های مختلف داشته باشید و بهترین آن ها را انتخاب کنید. امروزه افراد در زمینه های بسیار مختلف و متنوعی کتاب می نویسند و هر کدام از این کتاب ها نیز زیبایی های خودشان را دارند و شما میتوانید از آنها استفاده کنید. امروزه یکی از دسته ارزشمندترین کتاب هایی که در کتاب خانه ها وجود دارد و کمتر کسی به آنها سر میزند اما هنوز طرفداران خودشان را دارند، کتاب های مذهبی هستند که شما میتوانید این کتاب ها را تهیه کنید و با مطالعه آنها، به اطلاعات مذهبی خود اضافه کنید
چرا باید کتاب های مذهبی بخوانیم؟
خواندن کتاب های مذهبی به ما کمک می کند که دین و مذهب خودمان را بهتر بشناسیم و به قوانین آن بهتر احترام بگذاریم و آنها را انجام دهیم. اما یکی از سوالاتی که معمولا ذهن ما را مشغول می کند این است که چه کتابی خوب است و بهتر است که آن را بخوانیم؟ برای انتخاب اینکه چه کتابی بخوانید، می توانید به معرفی کتاب توسط دیگران اعتماد کنید. دیگران کتاب هایی را خوانده اند را به شما معرفی می کنند و به شما پیشنهاد می کنند تا آنها را بخوانید. شما میتوانید همچنین در صفحه معرفی کتاب با کتاب های مذهبی بسیار زیبایی آشنا شوید. در کل شما می توانید به تجربه و سلیقه دیگران اعتماد کنید و از نظرات آنها استفاده کنید.
بهترین کتاب های مذهبی شیعه
کلام اسمانی ما مسلمانان قرآن است و بهترین کتاب مذهبی که ما از کودکی با آن آشنا میشویم این کتاب است. کتاب قرآن همواره توسط اندیشمندان دینی توصیه شده است. نهج البلاغه و صحیفه سجادیه نیز از بهترین کتاب های دینی ما هستند، که اساس اندیشه های دینی را تشکیل میدهند. در ادامه قصد داریم تا شما را با برخی از بهترین نمونه های کتاب های مذهبی آشنا کنیم تا اگر دوست داشتید این کتاب ها را مطالعه کنید.
اسلامشناسان تا اواخر قرن بیستم تصور میکردند قرآن منبعی معتبر برای زندگی و زمانهٔ محمد است و برای درکاش به منابع روایی اسلامی نیاز است اما تحقیقات افرادی چون وانزبرو و کرون نشان داد این منابع حاوی اطّلاعات دست اول و مستقلی نیستند و صرفاً تفسیر قرآناند. در سال ۲۰۰۰، اندرو ریپین نوشت که «به نظر من نمیرسد که قرآن سندی دستاول دربارهٔ زندگی محمد است. این متن بسیار مبهم است.» حتی گروهی از تاریخپژوهان اعتقاد دارند نمیتوان با قطعیت لغت «محمد» که چهار بار در قرآن ذکر شده را نام پیامبر این دین دانست. بدین ترتیب، محققان هنوز درباره چگونگی درک پسزمینهٔ عرب یا حجازی قرآن سردرگم هستند، به گونهای که پیترز قرآن را «متنی بدون پسزمینه» نامیدهاست. تنها بخشهای قرآن که (احتمالاً) پسزمینه عرب دارند، داستانهای شُعَیب، هود و صالح هستند، هر چند این قصهها هم با معیارهای امروزی نه تاریخ، که افسانه و اسطوره محسوب میشوند. نتیجتاً، اسلامشناسان تلاش میکنند برای درک شرایط شکلگیری قرآن، به سراغ منابع دیگر بروند. هری مونت با این رویکرد مخالف است؛ او قرآن را «تاریخِ محلیِ حجاز/عربستان» نمیداند اما میگوید در هر صورت منبعی کمیاب است که بیشترِ آن در قرن هفتم میلادی نوشته شدهاست.
قرآن اشارهٔ کمی به نامهای افراد و مکانهای معاصر خودش کرده—اما چند نام حجازی در آن ذکر شدهاست: بَدْر، یَثرِب، مکّه و غیره. هری مونت از این نتیجه میگیرد که زمینهٔ جغرافیایی بیشترِ محتوای قرآن حجاز اوایل قرن هفتم میلادی بوده، هر چند لزوماً با مکه و مدینه منابع اسلامی یکسان نیست. حتی با پذیرش ریشههای حجازی قرآن، هنوز پرسش زمان و مکان و چگونگی جمعآوری قرآن بیپاسخ ماندهاست. قرآن چند بار به عربیبودن زبان خودش اشاره کرده که نشان میدهد با جامعه هدفاش در ارتباط بوده و همچنین مطالبی که خطاب به آنان میگوید، آنچه مخاطبان از پیش میدانستند (مثل قصههای کتاب مقدس و غیره) را تا حدی آشکار میکند. رِینولدز به همین دلیل میگوید بیشترِ قرآن برای تفسیر کتاب مقدس نوشته شده و این سبک در شمال حجاز رایج بودهاست. به گفته پاتریشا کرون، قرآن خطاب به کشاورزان و گروهی از تاجران نوشته شدهاست؛ کرون نتیجه میگیرد به دلیل وضعیت بد کشاورزی در مکه، مکیبودن بیشتر آیات قابل پذیرش نیست. حتی پذیرش مدنی و طائفی بودن آنها هم آسان نیست، زیرا کشت زیتون[الف] در بیشتر حجاز سخت است. از دیدگاه دینی، کسانی که قرآن «مشرک» خطابشان کرده، به معنای واقعیِ کلمه بتپرست یا چندخدا نبودهاند، بلکه خدای یهودی-مسیحی را میپرستیدند اما در کنارش خدایان/فرشتگان دیگری را واسطه خودشان با او میدانستند؛ رویهمرفته یکتاپرست با زمینهٔ یهودی بودهاند.اساساً در عربستانِ پیش از اسلام، خدایان را به شکل بت نمینمایاندند، بلکه باستانشناسی ثابت کرده آنها را بر روی تختهای سلطنت خالی نشان میدادند؛ منابع اسلامی در بتپرست خواندن اعراب دچار اشتباه شدهاند.در منطقهٔ شکلگیری قرآن افرادی هم وجود داشتند که خدایان متعددی را پرستش میکردند اما قرآن اهمّیتِ زیادی به آنها ندادهاست.متأخرترین اشاره به این خدایان، از کتیبهای متعلق به ۲ قرن پیش از ظهور اسلام است. از سال ۵۳۰ میلادی (چند دهه قبل از اسلام) به بعد، تمام کتیبههای دینی عربستان به خدای مسیحی اشاره دارند.
جایگاه قرآن در ادبیات عرب
قرآن اولین اثر بزرگ زبان عربی به نثر محسوب میشود. به گفتهٔ لنگالد، اولین و قدیمیترین سندِ معتبرِ عربی که باقی مانده، قرآن است. محمد الشرکاوی میگوید قرآن مهمترین متن عربیِ تاریخ و حتی مؤسس ادبیات عرب است. به گفته مینگانا، سبکِ قرآن از همان مشکلاتی رنج میبرد که در اغلب آثاری که برای اولین بار در زبانی فاقد پیشینهٔ ادبی قوی نوشته شدهاند، دیده میشود.گروهی از محققان اعتقاد دارند که بعید نیست پیش از اسلام هم دعاهای مسیحی و کتاب مقدس به عربی ترجمه شده باشند اما عدهای دیگر در نبود مدارکی که این نظر را تأیید کند، با آن مخالف هستند.اجماع فعلی محققان این است که در آن زمان، آثار ادبی و دینی عربی در آن زمان احتمالاً به صورت شفاهی نقل میشدند.
پژوهشها و بررسیهای متون پراکنده عربی قبل از اسلام نشان داده قرآن از نظر زبان و سبک به آنها شباهت دارد؛ البته آن متون فقط به صورت کتیبه و موارد مشابه آن امروزه در دسترس هستند. اطلاعات دربارهٔ شعر عربی قبل از اسلام خیلی کم است و این آثار به صورت سینهبهسینه نقل میشدند. از دیدگاه زبانشناسی، قرآن نزدیهایی (مثل قافیه، نحو و غیره) با اشعار عربی قبل از اسلام دارد؛ مخالفان محمد هم به این مسئله پی برده بودند و از آن برای زیر سؤال بردن او استفاده میکردند. هر چند قرآن شباهتهای بسیاری با متون شاعران پیشین دارد اما اعراب را با ویژگیهای ادبی دیگری هم آشنا کرد که در تحولات ادبیات عرب در ادوار آتی، نقش مهمی گذاشت. برخی از آرایههای ادبی که محمد در قرآن به کار برده (مثل «قیامت رسید و ماه دو پاره شد» در سورهٔ قمر که مبنای باور به «شقالقمر» هم هست) مشابه آرایههایی هستند که در اشعار امرؤالقیس یافت میشود.تدوین آثاری مثل قرآن نیز در شبهجزیره عرب، امری بیسابقه نبود؛ مثلاً مسیلمه که خدایی به نام الرّحمن را تبلیغ میکرد، میگفت جبرئیل کتابی به نام «قرآن» بر او نازل کردهاست.امروزه میتوان گفت دین محمد و پیروانش حاصل ابتکاری شخصی نبوده و ریشه در حضور دیرین مسیحیان و یهودیان در منطقه آنان داشتهاست.