کتاب تغذیه کودک من اثر دکتر جواد فیض انتشارات امیرکبیر
کتاب درمان های طبیعی که آنها نمیخواهند شمابدانید اثر کوین ترودو نشر نسل نواندیش
کتاب راهنمای بارداری سالم اثر جمعی از نویسندگان انتشارات پندار تابان
کتاب خام خواری اثر آرشاویر در آوانسیان نشر ثالث
کتاب آنچه مردان درباره ی بارداری نمی دانند اثر تیم مانجیم نشر اژدهای طلایی
کتاب 9ماه انتظار اثر شعاع فروغی نشر مولوی
کتاب بیشتر استراحت کنید اثر الکس سوجونگ کیم پنک نشر بذر خرد
کتاب خواص خوردنی های شفابخش اثر محمدحسن نعیمی نشر نسل نو اندیش
کتاب تعیین جنسیت فرزند اثر یزدان عامری نشر سما
کتاب جوانان بلند قد راهنمای جامع افزایش قد اثر علی فاطمی دانا نشر فاطمی دانا
كتاب مثانه، دستگاه ادراری و بیماری های آن از مجموعه طب الصمصام ( 5 ) اثر صمصام صانعی نشر حافظ نوین
كتاب كلیه و بیماری های آن از مجموعه طب الصمصام(جلد4) اثر صمصام صانعی نشر حافظ نوین
کتاب بهشت برین حقیقت دارد اثر ایبن الکساندر نشر صبح صادق
کتاب لاغری و رژیم غذایی بر اساس گروه خونی اثر آنیتا همبان کوزاریس نشر نسل نواندیش
کتاب انتخاب جنسیت پسر یا دختر ومراقبت های بارداری اثر طاهره مختاریان نشر نسل نواندیش
کتاب کاهش وزن بی خطر اثر لوسی بیل انتشارات نسل نواندیش
کتاب چرا پیر می شویم (بررسی علل سالخوردگی)اثر بیورن شوماخر نشر سبزان
کتاب بدون اضافه وزن اثر کارن دارلینگ نشر پیکان
کتاب می خواهم مادر شوم سید احمد احمد زاده نشر نورالزهرا
- 1
- 2
به نام خدا سایت شی مارکت
یکی از سؤالاتی که برای انسان همیشه مطرح بوده این است که خاستگاه اصلی طب و کلا حرفه پزشکی در کدام سرزمین بوده و چگونه مکاتب درمانی در جهان شکل گرفته است. بر اساس شواهد تاریخی، ایران منشاء طب در جهان بوده است. البته دیرینگی و آغاز پزشکی را در هیچ کشوری به درستی نمی توان یافت زیرا از همان زمان که بشر از ابتدای خلقت به درد و جراحت مبتلا گشته، در پی چاره جوئی و درمان برآمده و دست به نخستین اقدامات درمانی زده است. ولی به طور مکتوب نخستین فردی که بعنوان پزشک معرفی شده، حدود ۷۰۰۰ سال قبل از میلاد مسیح شخصی به نام تریتا در ایران بوده که توسط اهورا مزدا به زرتشت معرفی شده است.
مکتب مزدیسنا
بیش از ۶۵۰۰ سال قبل از میلاد مسیح، مکتب مزدیسنا توسط زرتشت در شمال غربی ایران بنا نهاده شد.
پایه این مکتب بر اساس بهی بخشی بود. برای اولین بار واژه درمان و پزشکی در این مکتب جاری گشت و مقام پزشک پرارج گردید. در این مکتب علاوه بر درمان بر بهداشت نیز تاکید شده بود. پاکی چهار آخشیک(عنصر) هوا، خاک، آب و آتش از دستورهای مهم این مکتب بوده است.
کوروش (۵۵۰ سال قبل از میلاد) از قوانین پزشکی و بهداشتی آگاه بوده تا جایی که پرستاری بیماران خانواده شاهی را خود به عهده می گرفته و همواره تاکید داشته که ”با تعدیل خورش،ورزش و سکونت در آب و هوای مساعد باید تندرستی را حفظ کرد“
انتقال طب به یونان
با ظهور بقراط در یونان که همزمان با اردشیر اول (۴۶۰ قبل از میلاد) بود، به تدریج قطب پزشکی به سمت یونان متمایل شد و با حمله اسکندر به ایران کتب با ارزش پزشکی پس از مشاوره اسکندر با ارسطو به یونان فرستاده و ترجمه شد و مابقی کتب به آتش کشیده شد. بنابراین به گواه پژوهشگران غربی طب در آغاز از ایران به یونان منتقل شده است و تلاشهای بقراط در جمعآوری این مجموعه دانش در زمان خود باعث شد عنوان «پدر دانش پزشکی» به وی اطلاق شود؛ اما به جهت شناخته شده بودن بقراط و پزشکان پس از وی و مکتوبات آنان، به رغم خاستگاه غیر قابل انکار ایران در عرصه پزشکی، واژه «طب یونانی» بیش از همه در دنیا شناخته شده است. با وجود این، جهش بینظیر این دانش در دوره اسلامی و گسترش آن و آزمودن پزشکی به محک تجربه، توسط پزشکان شهیر این مرز و بوم از جمله ابن سینا، محمد بن زکریای رازی و علی ابن ربّن طبری باعث شد تا نام این دانش همواره با نام ایران اسلامی عجین باشد.
انتقال مجدد طب به ایران
در سال های ۱۴۱ تا ۱۷۱ میلادی، به فرمان شاهپور اول ساسانی، دانشگاه گندی شاهپور در جنوب شرقی دزفول و شمال غربی شوشتر بنا شد. فعالیت رسمی و مهم آن در سالهای ۳۱۰ تا ۳۷۰ میلادی یعنی زمان شاهپور دوم آغاز شد که در کنار علوم دیگر، عمده فعالیت آن پزشکی بود که تا ۶۰۰ سال مهمترین کانون پزشکی خاورمیانه بود.
بعد از فتح ایران توسط مسلمانان، مرکز علوم پزشکی به بغداد منتقل گشت و دانشمندان ایرانی مسلمان طب را احیا و تکمیل نمودند.
در قرن های ۱۳ و ۱۴ میلادی در جریان جنگ های صلیبی طب از ایران به اروپا منتقل شد.
در طی این سالها (قرن ها) طب ایرانی در مراکز علمی و دانشگاهی غرب تدریس می شد به طوری که بیش از ۵۰۰ سال کتاب قانون ابن سینا مرجع آموزش پزشکی بوده است.
کنار زده شدن طب ایرانی
در طی قرون ۱۴ تا ۱۶ میلادی به علت تعصبات مسیحی و شروع دوره رنسانس و به خصوص با ظهور پاراسلسوس که یک شیمیدان بود، طب سنتی به مرور جای خود را به طب شیمیایی داد.
با نفوذ غرب در دوره صفویه و قاجاریه، طب سنتی ایران از زادگاهش طرد شد و جای خود را به سیستم درمانی غربی و داروهای ساخته شده توسط آنان داد.
طب سنتی ایران را طب مزاجی یا طب اخلاطی نیز می گویند، زیرا اساس تشخیص و درمان بر مبنای تعیین مزاج در حالت صحت و در حالت بیماری است.
بسیاری از مردم عمل حجامت را معادل با طب سنتی می دانند، در صورتی که حجامت تنها یکی از روش های درمانی در طب سنتی است که باید با صلاحدید پزشک صاحب نظر در این زمینه و با رعایت تدابیر لازم در قبل و بعد از آن انجام گیرد.
گاهی به اشتباه طب سنتی را معادل با طب اسلامی فرض می کنند، لازم به ذکر است تعالیم و دستورات درمانی که توسط پیامبر اکرم (ص) ومعصومین توصیه و ارائه شده است، فراتر از اصول علمی است ولی در قالب یک مکتب درمانی به شمار نمی آید. از طرف دیگر زمان و اقلیم و شرایط و شرح حال هر بیمار در زمان توصیه دستورات درمانی از سوی پیامبر(ص) و امامان باید مورد توجه قرار گیرد.
تعریف طب سنتی ایران
برای آشنائی بیشتر با مفهوم کلی و ویژگیهای مکتب طب ایرانی، لازم است نخست با تعریف طب مکمل آشنا شویم.
طب مکمل Complementary and Alternative Medicine (CAM) :
طبق تعریف سازمان بهداشت جهانی ،به مجموعه ای از روشهای تشخیصی و درمانی گفته می شود که با تفکر حاکم بر سیستم های بهداشتی رایج تفاوت کلی دارد.
اغلب این روش ها تاریخچه بسیار طولانی و حتی چند هزار ساله دارند که نیاکان انسان ها بر اساس دریافت ها،باورها و تجربیات هر فرهنگی به آن دست یافته اند.
علل گرایش به طب های مکمل را می توان در موارد زیر جستجو کرد:
üکل نگری
üتوجه به روش زندگی
üمعنویت
üدرمان ریشه ای بیماری
üعوارض درمان های رایج
üهزینه و دسترسی
üرابطه متقابل پزشک و بیمار
بیش از ده ها نوع مکتب درمانی به عنوان طب مکمل در کشورهای مختلف جهان شناخته شده و درحال انجام و بررسی هستند از جمله طب سوزنی،هامیوپاتی، آیورودا، رایحه درمانی ……….و از معروفترین و مهم ترین آنها میتوان به طب سنتی ایران(طب یونانی) اشاره کرد.
مکتب طب ایرانی مانند هر مکتب و مجموعه ای،دارای فلسفه و دیدگاه های خاص خود بوده و برای بیان آنها از مجموعه ای از لغات و اصطلاحات بهره می برد که باید برای فهم کامل جزئیات آن،لغات و اصطلاحات عیناً آموخته و بکار گرفته شوند که در اینصورت در هردو حیطه حفظ سلامتی و درمان بیماریها می توان موفق عمل نمود.
تعریف طب
از دیدگاه ابن سینا طب علمی است که بواسطه آن احوال بدن انسان شناخته می شود از جهت آنچه که موجب سلامتی و بیماریِ آن است تا صحت و سلامتی موجود را حفظ کند و در صورت از دست رفتن سلامتی،آن را به بدن برگرداند.
در کتاب هدایة المتعلمین تألیف ابوبکر ربیع ابن احمد اخوینی از اطبای بزرگ قرن چهارم طب اینگونه تعریف شده است:
بجشکی(پزشکی) پیشه ای بود که تندرستی آدمیان را نگه دارد و جون رفته باشد باز آرداز روی علم و عمل.
نکته مهم در این تعریف ها این است که هدف پزشکی و وظیفه پزشک را حفظ تندرستی انسان دانسته ودرمان را در اولویت بعدی قرار داده است و این دیدگاه حتی بسیار متعالی تر از آن چیزی است که امروزه در پزشکی رایج با عنوان طب پیشگیری مطرح شده است.
تقسیم بندی علم طب
دانش پزشکی به دو بخش تقسیم می شود: طب نظری و طب عملی
طب نظری:
دانشی است که چگونگی عملکرد طبیعی و تغییرات بدن انسان و عوامل مؤثر بر آن را که منجر به سلامتی یا بیماری می شوند را بررسی میکند و پزشک را در نهایت به تشخیص میرساند.طب نظری شامل سه بخش است:
۱٫امور طبیعیه: اموری هستند که هستی، قوام و حفظ کمالات جسمی بدن انسان،بر آنها مبتنی است
۲٫اسباب و علل: علت ایجاد تغییرات در بدن انسان و عوامل مؤثر بر آن و چگونگی بروز بیماری را بررسی می کند
۳٫دلایل و علائم: به بررسی علائم و نشانه ها می پردازد و پزش را برای تشخیص حال سلامت یا بیماری راهنمائی می کند.مانند نشانه های مزاجی، نبض و ادرار شناسی
طب عملی:
شامل علم و عمل به روش هایی است که برای حفظ سلامتی یا باز گرداندن سلامتی بکار می روند که خود شامل سه بخش است:
۱٫تدابیر: که شامل مدیریت بر رفتارها و سیستم های تغذیه ای و سایر عوامل مؤثر بر سلامتی است
۲٫دارو درمان: که شامل استفاده از عوامل گیاهی و حیوانی و معدنی است
۳٫اعمال دستی: مانند ماساژ و حجامت و سایر اعمال فیزیکی
پزشکی:
پزشکی یک دانش کاربردی است که هدف آن، حفظ و ارتقای سلامت، پیشگیری و درمان بیماریها و بازتوانی آسیبدیدگان است؛ این کار با شناخت بیماریها، تشخیص، درمان و جلوگیری از بروز آنها انجام میشود. دانش پزشکی بر روی طیف گستردهای از رشتهها از فیزیک و زیستشناسی تا علوم اجتماعی، مهندسی و علوم انسانی بنا شدهاست.[ف ۱] امروزه هدف دانش پزشکی، استفاده از فناوریهای دانشمبنا و استدلال قیاسی برای رسیدن به راهحل مشکلات بالینی است. اکتشافات در باب ماهیت ژنها و سلولها دریچهای برای تعریف فیزیولوژی بر مبنای سیستمهای مولکولی، فراهم کردهاست. این بینش فیزیولوژیکی، راه را برای فهم بهتر فرایندهای پیچیده بیماریها و رویکردهای نو درمانی، فراهم کردهاست.[۱]
تلاش بشر برای درمان بیماریها و آسیبها از دوران پیش از باستان و در دوران باستان در کنار دین و گاه به عنوان بخشی از آن، وجود داشتهاست. در یونان باستان، پزشکانی مانند بقراط، پزشکی را به عنوان دانش و فنی مجزا مطرح کردند و بنیانگذاران راهی بودند که بعدها توسط پزشکانی همچون ابنسینا و رازی، طی شد. در رنسانس با بهرهگیری از روش علمی پزشکی، پیشرفتهای قابل توجهی کرد. از قرن ۱۹ آنچه به عنوان پزشکی مدرن، شناخته میشود بنیان گذاشته شد. در اواخر قرن بیستم و دوران معاصر، دانش ژنتیک، رویکرد به درمان و بیماریها را دچار تحول مهمی کرد بهطوریکه ژنتیک پزشکی را دارای نقشی متحولکننده برای پزشکی از درمانمحوربودن به حفظ سلامتی دانستهاند.[۲] اهمیت سلامتی در بهرهوری اجتماع و کیفیت زندگی، منجر به تأسیس مؤسسات و قوانین شدهاست تا مسایلی همچون تحصیل و مجوزدهی به پزشکان تا شیوه استفاده از بودجههای درمانی در کشورها قانونمند و تنظیم شوند؛ به همین دلیل، سازمانهای پزشکی در کشورهای مختلف برای سازماندهی و قانونمندسازی فعالیتهای پزشکی تأسیس شدهاند.
در حرفه پزشکی، پزشکان با استفاده از قضاوت بالینی، بیمار را برای تشخیص، درمان و پیشگیری از بیماری ارزیابی میکنند. در عملکرد بالینی معمولاً مراحل شرح حال، معاینه فیزیکی، تهیه فهرست مشکلات، مشخص کردن تشخیصهای افتراقی، بررسیها (شامل آزمایش و تصویربرداری…)، رسیدن به تشخیص و در آخر، درمان انجام میشود. امروزه پیشرفتهای روزمره علم و گسترش قابل توجه دامنه دانش پزشکی و شناخت بشر از بیماریها منجر به تخصصی شدن پزشکی و تقسیم آن به رشتههای گوناگونی شدهاست؛ با این حال، ارائه خدمات پزشکی در بیشتر جوامع از سطح مراقبتهای اولیه بهداشتی، با تمرکز روی عملکرد پزشکان عمومی و پزشکان خانواده شروع میشود و بسته به نیاز در سیستم ارجاع بیماران به سطوح دوم و سوم-که خدمات پزشکی تخصصیتر را ارائه میدهند-ارجاع میشوند.
پزشکی مدرن با انتقاداتی هم مواجه است؛ از جمله، عدم دسترسی مناطق محروم و طبقه کمدرآمد بعضی جوامع به خدمات گرانقیمت پزشکی که در این راه، سازمانهایی همچون سازمان جهانی بهداشت با تعیین سیاستهای جهانی و ایجاد مسئولیت در کشورها و سیاستمداران نسبت به سلامت سعی در رفع این نقیصه دارند.
بهداشت:
سلامت عمومی یا بهداشت عمومی اشاره به «علم و هنر پیشگیری از بیماری، طولانی کردن عمر و ارتقاء سلامت انسان از طریق تلاشهای سازمان یافته و انتخاب آگاهانه جامعه، سازمانها، دولتی و خصوصی، جوامع و افراد دارد».[۱] تجزیه و تحلیل سلامت جمعیت و عوامل تهدید کنندهٔ آن پایه ای برای بهداشت عمومی است. "عموم "در این مسئله میتواند کوچکتر از یک مشت مردم، یک روستای سالم یا میتواند به بزرگی چندین قاره در یک مورد همه گیر باشد. "سلامت (بهداشت) "خوب بودن فیزیکی، ذهنی و اجتماعی میباشد و بنابر تعریف سازمان بهداشت جهانی سلامتی صرفاً به معنی کمبود بیماری یا ضعف نیست.
بهداشت (سلامت) عمومی یک علم بین رشتهای میباشد. برای مثال: اپیدمیولوژی (همه گیرشناسی)، آمار زیستی و خدمات بهداشتی و تمامی وابستههای آنها… سلامت محیط، سلامت جامعه، سلامت رفتاری، سلامت اقتصادی، سیاستهای عمومی، سلامت ذهنی، امنیت شغلی، مسائل جنسیتی در سلامت و سلامت باروری (تولید مثل) از موارد مهم دیگر در بهداشت عمومی هستند. اهداف بهداشت عمومی برای رشد کیفیت زندگی از طریق جلوگیری و درمان بیماری شامل نظارت بر مشکلات و شاخصهای سلامت و همچنین ارتقاء رفتارهای سلامت میباشد.
سلامت (بهداشت) عمومی مدرن نیازمند تمرین بین تیمهای چند رشتهای توسط کارکنان سلامت عمومی و پروفسورها دارد. این تیمها میتوانند شامل: اپیدمیولوژیستها، متخصصین آمار، پزشکان، دستیاران پزشکان، روان شناسان، پرستاران بهداشت عمومی، ماماها، میکروبیولوژیستهای پزشکی، اقتصاددانان، سیاستمداران، ژنتیک شناسان و مدیران دادهها و حتی بسته به نیاز: افسران بهداشت محیط و بازرسان بهداشت عمومی، متخصصین زیستی و حتی دامپزشکان، کارشناسان جنسی و متخصصان بهداشت باروری میتوانند به این تیمها دعوت شوند.
دسترسی به مراقبتهای بهداشتی و بهداشت عمومی رقابتهای سختی در رشد کشورها ایجاد کردهاست. در حال حاضر زیرساختهای بهداشت عمومی در این کشورها در حال شکلگیری است.